آیدا در آینه

آیدا در آینه

لبانت
     به ظرافتِ شعر
شهوانی‌ترینِ بوسه‌ها را به شرمی چنان مبدل می‌کند
که جاندارِ غارنشین از آن سود می‌جوید
تا به صورتِ انسان درآید.

ادامه‌ی مطلب »

میعاد

در فراسویِ مرزهای تنت تو را دوست می‌دارم.

 

آینه‌ها و شب‌پره‌های مشتاق را به من بده
روشنی و شراب را
آسمانِ بلند و کمانِ گشاده‌ی پُل

ادامه‌ی مطلب »