گیلگمش با او، با ئوتنهپیشتیمِ دور سخن میگوید: «ــ ئوتنهپیشتیم! من در تو مینگرم و تو را برتر و پهنهورتر از خویشتن نمییابم. تو چنان به من مانندهای كه پدری به فرزندِ خویش، تو را و مرا در آفرینش ما اختلافی نیست: تو نیز آدمیی چون منی، به جز آن كه من آفرینهیی آسودگی ناپذیرم. مرا از برای نبرد آفریدهاند …
ادامهی مطلب »گیلگمش
گیلگمش: لوح دوازدهم
گیلگمش بر اوروك، برشهری كه حصارِ آن بلندست فرمانرواست. او، شاه گیلگمش، كاهنان جادو و تسخیركنندگان ارواح را پیش میخواند: «ــ روانِ انكیدو را فراخوانید! با من بگویید تا سایهی انكیدو را چگونه توانم كه ببینم. میخواهم تا سرنوشت مردگان را از او بازپرسم!» پس سالدیدهترینِ كاهنان با او با پادشاه میگوید: «ــ گیلگمش! اگر به دنیای زیرین خاك، به …
ادامهی مطلب »