میانِ کتابها گشتم
میانِ روزنامههای پوسیدهی پُرغبار،
در خاطراتِ خویش
آثار احمد شاملو
خوابآلوده هنوز…
خوابآلوده هنوز
در بستری سپید
صبحِ کاذب
در بورانِ پاکیزهی قطبی.
من همدست ِ تودهام
من همدستِ تودهام
تا آن دَم که توطئه میکند گسستنِ زنجیر را
تا آن دَم که زیرِ لب میخندد
پیغام
پسرِ خوبم، ماهان
پاشو
برو آن کوچهی پایینی،
خانهای هست که سکّو دارد