برفِ نو، برفِ نو، سلام، سلام!
بنشین، خوش نشستهای بر بام.
پاکی آوردی ــ ای امیدِ سپید! ــ
همه آلودگیست این ایام.
راهِ شومیست میزند مطرب
تلخواریست میچکد در جام
اشکواریست میکُشد لبخند
ننگواریست میتراشد نام
شنبه چون جمعه، پار چون پیرار،
نقشِ همرنگ میزند رسام.
□
مرغِ شادی به دامگاه آمد
به زمانی که برگسیخته دام!
ره به هموارْجای دشت افتاد
ای دریغا که بر نیاید گام!
تشنه آنجا به خاکِ مرگ نشست
کآتش از آب میکند پیغام!
کامِ ما حاصلِ آن زمان آمد
که طمع بر گرفتهایم از کام…
خام سوزیم، الغرض، بدرود!
تو فرود آی، برفِ تازه، سلام!
۱۳۳۷
درود بر شما
در شعری که در اینترنت با صدای شاعر بزرگوار مان (اگر حقیقی باشد) یافت می شود ، در بیت چهارم “می کِشد لبخند” (فعل کشیدن) خوانده شده. در نوشته ها “می کُشد لبخند”(فعل کشتن) می خوانیم .کدام درست است ؟
سپاس
وقتی در قسمتهای دیگه «میزند» به معنی نواختن و «میتراشد» رو آورده و منظور هم دو رویی و پوچی ظواهر هست، «میکِشد» درستتر به نظر میرسه. یعنی لبخند ساختگی که در پشت اون اشک پنهان شده. کما اینکه شاملو خودشون هم این واژه رو با کسره تلفظ میکردهاند، پس بهتره اصلاح بفرمایید.
درود
کاملا درست میفرمایید
مدیر محترم سایت لطفا این بخش را اصلاح بفرمایید.