ایلهان برک، شاعر بزرگ ترک مینویسد: شاعران فقط کودکی بلندتری دارند.
همیناست، یک کودکی طولانیتر. برای همین، وقتی کودکان ساز به دست میگیرند، وقتی لباسهای رنگی میپوشند، یا حرفهای بزرگترها را به روایت خویش، دیگرگونه بازخوانی میکنند، دست و دلم میلرزد. آنجاست که فکر میکنم همینحالا «کودکی» خودش را نشانم میدهد. همان معرفتِ نخستینها، در لمس اشیا، در بوسهها، در روبرویی با هرچیز، چنانکه هست، بینشانی از تاریخ کلمات. آنجاست که وقتی کودکان «پریا»ی شاملو را میخوانند، به چشمهاشان خیره میشوم، به دستهاشان در تماس ساز. وقتی از کارگردان تئاتر حساب میبرند، یا سعی میکنند «درست» بنوازند، میدانم آنها این تجربه را در آیینی زندگی میکنند که فردا چون خاطرهای به یادش خواهند آورد، آنوقت مینشینند و از بهت آنروز میگویند، از هراسها و شادیهاشان. من اما، همین لحظه را پاس میدارم. این گردِ هم آمدنِ کودکان را برای نخستینبار. برای آنچه بعدها خاطره میشود در زندگیهاشان. حالا، همین لحظه را به روایت «پریا»ی احمد شاملو میبینیم:
گروه ریشه در خاک
قصه پریا
بر اساس شعر پریا اثر احمد شاملو
اجرا در دهم خرداد ماه سال ۹۲، سالن نمایش موزه زمان
کار مشترکی از:
نفیسه توسلی – آزاده مشکی
بازیگران و نوازندگان:
باران بهاری- راییکا پرهیزکاری- ثمین جلیلی- دامون خیابانی- آریان سبزواری
چیستا کاتب زاده- روژینا کیان پور- امیرمحمد قمی- لیلی یزدی
ساخت و تنظیم قطعات آوازی و نوازنده پیانو: بهمن روشنی
سرپرست گروه تمبک و نوازنده سنتور: احسان جعفری
طراح ماسک و دکور: المیرا مه نیا
سلام
واقعاً لذت بخش بود دیدن این اجرا به صورت زنده
از حسن سلیقه و انتخاب به جای موضوع گرفته تا اجرای دلنشین بچه ها ………..
و حالا قرار گرفتن این فیلم درسایتی که به اون تعلق داره
تبریک می گم و خسته نباشید
سلام.من ثمین جلیلی هستم.از اینکه قصه پریا شایستگی این را داشت که در این سایت قرار بگیرد احساس غرور می کنم و به مربیان زحمتکشم ودوستان عزیزم افتخار می کنم.
ریشه در خاکان
ریشه تان گسترده و پاینده باد.
با سلام و خسته نباشید
من چند شب پیش تو یکی از شبکه ها این شعر رو شنیدم که شاملو داشت دکلمه اش میکرد و فقط اینش یادمه:
«نسرودی خود را یار عزیز آنطور که باید…»
لطفا اگه کاملشو دارید برام ایمیل کنید ممنون میشم
با سپاس
دُرود بر شما.
بنده كورُشِ احتشام، كتابِ “زرتُشت”ـِ فردريش نيچه را ترجمه كردهام، و پيش از آنكه آن را به چاپ برسانَم، آرزومندم كه شما، بانو آيدا، آن را مطالعه بفرمائيد، و اگر لايق دانستيد، نقد يا نظري بر آن بنگاريد.
لطفاً ايميلي به بنده بدهيد تا ترجمهىِ خويش را براىِ شما بفرستَم.
شاد و سرفراز باشيد.
كورُشِ احتشام.