آه اگر آزادی سرودی میخواند
کوچک
همچون گلوگاهِ پرندهیی،
هیچکجا دیواری فروریخته بر جای نمیماند.
سالیانِ بسیار نمیبایست
دریافتن را
که هر ویرانه نشانی از غیابِ انسانیست
که حضورِ انسان
آبادانیست.
□
همچون زخمی
همه عُمر
خونابه چکنده
همچون زخمی
همه عُمر
به دردی خشک تپنده،
به نعرهیی
چشم بر جهان گشوده
به نفرتی
از خود شونده، ــ
غیابِ بزرگ چنین بود
سرگذشتِ ویرانه چنین بود.
□
آه اگر آزادی سرودی میخواند
کوچک
کوچکتر حتا
از گلوگاهِ یکی پرنده!
دیِ ۱۳۵۵
رم
سلام به عزيزان دل.
من در المان زندگي ميكنم و براي دوستان الماني خود به دنبال ترجمه هاي درست و صحيح شاعر عزيز و بزرگم شاملوي نازنين هستم.
كمك شما بسيار پيش برنده خواهد بود. سپاسگزارم اگر راه نمايي بفرمايي
سال ۵۵ آرزوی آزادی داشتند
فکر کنم اگه الان بودند آرزو داشتن الان سال ۵۵ باشه