به واحد اسکندری
حجمِ قیرینِ نهدرکجایی،
نادَرکجایی و بیدرزمانی.
و آنگاه
احساسِ سرانگشتانِ نیازِ کسی را جُستن
در زمان و مکان
به مهربانی:
«ــ من هم اینجا هستم!»
پچپچهیی که غلتاغلت تکرار میشود
تا دوردستهای لامکانی.
□
کشفِ سحابی مرموزِ همداستانی
در تلنگرِ زودگذرِ شهابی انسانی.
۱ مهرِ ۱۳۷۰

One comment
Pingback: نه در کجایی، نا در کجایی و بی زمانی * | UntitLed