امسال برای تولد شاعرمان، شش وبسایت و یک کتاب آماده کردهایم:
– کتاب «هایکو، شعر ژاپنی» اثر مشترک احمد شاملو و ع.پاشایی.
– وبسایت خانهی بامداد که به صورت یک گالری اداره میشود. اعضای همکار در این گالری عبارتند از :
عکاسان: محمد جوادی، حسن حق شناس، منیر خادم، پیام خادم صبا، محمد داودی و مصطفی عراقی
تهیه ی پلان خانه: حسین مژدهی
تهیه ی لوگو: مژده شکری کلاندرق
سایت: رضا اسکندری و سارا اسکندری
هماهنگی و مدیریت: عماد برقعی، سولماز سپهری
آقای شهرام فرضی این گالری را مدیریت میکنند.
– سایت فارسی کلارا خانس، شاعر بزرگ اسپانیایی. احمد شاملو در کتاب همچون کوچهای بیانتها مینویسند : «خانم كلارا خانس در ششم نوامبر ۱۹۴۰ در بارسلون اسپانیا زاده شد. در دانشگاه بارسلون ادبیات و تاریخ آموخت و به سال ۱۹۷۰ در دانشگاه پامپلونا در هنر مرتبهى اجتهاد یافت. مطالعاتاش را در آكسفورد و كمبریج (انگلستان) و تور و گرهنوبل (فرانسه) و پروجا (ایتالیا) پى گرفت. در ۱۹۷۲ با زندهگىنامهى فدریكو پومپوى موسیقیدان كه دو سال پیش از آن نوشته بود جایزهى شهر بارسلونا را به نصیب برد. از ۱۹۷۵ تا ۱۹۷۹ در پاریس همچنان كه مشغول فراگرفتن زبان چك بود در مقولهى ادبیات تطبیقى رسالهیى در باب سیرلوت شاعر اسپانیایى و سوررآلیسم نوشت. در ۱۹۷۸ اشعار ولادیمیر هولان شاعر چك را به اسپانیایى ترجمه كرد. در ۱۹۸۳ با مجموعهى اشعار خود «زیستن» بار دیگر به جایزهى شهر بارسلونا دست یافت. وى تا این زمان در سراسر اسپانیا به ایراد سخنرانى و برگزارى ِ جلسات شعرخوانى پرداخته بود. از ۱۹۸۴ در فستیوالهاى بینالمللى ِ شعر شهرهاى لىیژ (بلژیك)، روتردام (هلند)، استروگا و سارایهوو (یوگسلاوى)، میلان (ایتالیا)، پاریس، اسیلح (مراكش)، صنعا (یمن) شعرخوانى كرده بود. شعرهاى كلارا خانس به انگلیسى و فرانسه و ایتالیایى و چك و مجار و یونانى و صرب و كروات و مقدونى و تركى و عربى ترجمه شده است.»
– سایت فارسی ولادیمیر هولان، شاعر بزرگ چک . گفتنیاست ولادیمیر هولان در سال ۱۹۰۵ در پراگ زادهشد. اولین کتاب شعرش در سال ۱۹۲۶ منتشر شد. در ۱۹۳۳ ویراستار مجلهی هنری «زندگی» شد و پس از ۱۹۴۸ و با قدرتگرفتن نظام کمونیستی چکسلواکی تا ۱۹۶۳ از او هیچکتابی منتشر نشد. عنوان «فرمالیست» همان اتهامی بود که پس از سالهای ۱۹۲۴ در روسیه، به نویسندگان دگراندیش عطا میشد و آنها را خائن به تاریخ و برج عاج نشین معرفی میکرد. در کشورهای بلوک شرق، این اتهام از روسیه به وام گرفته شد. هولان در این ایام به تبعید خودخواستهای رفت و در جزیرهی کامپا ساکن شد. در این خلوت، بهترین شعرهای هولان زاده شدند، شعری تلخ و ژرف با درونمایهای از تشویش، نومیدی و بازتاب جور زمانه و هراس اجتماعی. در سال ۱۹۶۳ جهت بادها عوض شد و سه مجموعهی شعر از هولان اجازهی انتشار یافت. در سال ۱۹۶۴ شعر بلند «شبی با هملت» را منتشر کرد که یکی از شاهکارهای شعر این قرن به حساب میآید. هولان سالهای سرودن «شبی با هملت» را بیرحمترین سالهای زندگیاش میداند. مینویسد: «در تنهایی گزندهی آنروزها مثل زمینی بودم برای گرفتن و گذراندن تمام وحشت آن ایام.» یارسلاو سیفرت دوست هولان که جهان انگلیسیزبان او را به خاطر جایزهی نوبلاش بیشتر میشناسد، هولان را «بهترین شاعر از میان همهی ما » قلمداد میکند. از هولان بیش از بیست کتاب شعر به چاپ رسید. از او علاوه بر شعر، کتابهایی در ترجمهی شعر جهان، مجموعههای مقالات، روزنوشتهها و … به جا ماندهاست. ولادیمیر هولان در سال ۱۹۸۰ از دنیا رفت..
– سایت فارسی ایرژی اورتن، شاعر چک. بد نیست بدانیم که اورتن در ۳۰ آگوست سال ۱۹۱۹ به دنیا آمد و در سن بیست و دو سالگی بر اثر تصادف با یک آمبولانس نازی از دنیا رفت. برادر اورتن در یادداشتی چنین مینویسد: «آکوست سال ۱۹۴۱ در جشن تولدش، ایرژی اورتن در دفتر یادداشتاش چیزی نوشت و شعری مرتبط با روز تولدش. روز بعد با دختری بیرون رفت که در راشینوو نابرژی مدتی پیش پدر و مادرش زندگی کرده بود. در خیابان. از دختر خواست که کمی منتظر بماند و به سمت دیگر خیابان رفت تا سیگار بخرد. دکه بسته بود. ایرژی برمیگشت که در میانهی خیابان فروشنده صدایش میکند و او بر میگردد. وقتی ناگهان برگشت، به زمین کشیده میشد با یک ماشین آلمانی که با سرعت زیاد در خیابانها میراند ماشین او را دهها متر بر زمین کشید. دختری که با او بود، از راننده خواست که او را به بیمارستان عمومی برساند، ولی بیمارستان او را نمیپذیرفت چون یهودی بود. بعد باید آمبولانسی میگرفتند و او را به خیابان کاترینسکا میرساندند، آنجا بیمارستانی بود برای چنین مواردی. او را در کمای عمیقی به آنجا آوردند. خون بسیار از تنش میرفت و از گلو و سرش خون میریخت. دیگر از کما برنخاست. دو روز بعد. در اول سپتامبر سال ۱۹۴۱ جان داد. از لحظهای که ایرژی بر زمین افتاد، در تصادف با آن ماشین آلمانی تا لحظهای که او را به بیمارستان خیابان کاترینسکا رساندند در آن کمای عمیق، ایرژی ناله میکرد -مطابق شهادت دختری که با او بود- بلند و مداوم ناله میکرد. آن واپسین صدای موحش از گلویش تمامی زندگان را احضار میکرد، اخطار میداد، التماس میکرد. ولی جز آن دختر هیچ کس صدایش را نشنید. دوستان صدایش را نشنیدند. مادر در دوردستهای کوتنا هورا بود و صدایش را نشنید. برادر در سوی دیگر زمین صدایش را نشنید. آنها صدایش را نشنیدند و چنین شد که ندای او ادامه یافت، ماند.»
– سایت فارسی آنتونیو گاموندا، شاعر بزرگ اسپانیا. گاموندا، هشت ماهه بود که پدرش را از دست داد، در یتیمی و فقر بزرگ شد، پدرش از شاعران جریان مدرنیسموی اسپانیا بود و او پنج ساله بود در جنگهای داخلی اسپانیا، همهی مدرسهها بسته بود و به اجبار خواندن و نوشتن را با کتاب پدرش آغاز کرد. رنجی که در شعرهای اوست چنان شفاف است که تامل در اعماقش ما را به تجربهی دوبارهی تاریخمان دعوت میکند، تاریخی که با اسپانیا فصلهای مشترک بسیار دارد. سلطهی موحش فرانکو و فاشیسم و تجربهی یاس، خیانت و دروغ. گاموندا ما را از اعماقمان برایمان روایت میکند.
– سایت فارسی ژان فولان، شاعر شهیر فرانسوی. ژان فولان، شاعر فرانسوی در سال ۱۹۰۳ به دنیا آمد و در سال ۱۹۷۱ درگذشت.فولان از مهمترین شاعران فرانسوی قرن گذشته محسوب میشود.رنهشار در مورد شعر او مینویسد: «ژان فولان جایگاهی دارد در شعر، چون لغزیدن بر لبهی تیغ، چرا که به تمام اشیاء میپردازد. اشیاء نخست با نامشان ظاهر میشوند در شعرهای فولان و با سرعتی در گذرند که ما دنبالشان میکنیم و بنمایهی یافتن آنهاست. سپس آنها را جاری میکند که جغرافیای درهمی از ابدیت را سیراب کنند. در شعرهای او اشیاء با رفتارها و عاداتشان حضور دارند، بسط مییابند و منفک میشوند… چیدمان اصیل ژان فولان اینگونه است. شعرهایی که بیش و بیش از هرچیز دوست داشتنیاند.»
سایت رسمی احمد شاملو از همدلی و همراهی خانمها نفیسه نوابپور و زویا ابراهیمی در تهیهی این کتابها و سایتها کمال تشکر را دارد.
تولد شاعرمان مبارک.