مرا
تو
بیسببی
نیستی.

مرا
تو
بیسببی
نیستی.
به چرک مینشیند
خنده
به نوارِ زخمبندیاش ار
ببندی.
در اعدامِ مهدی رضایی در میدانِ تیرِ چیتگر
در آوارِ خونینِ گرگومیش
دیگرگونه مردی آنک،
که خاک را سبز میخواست
و عشق را شایستهی زیباترینِ زنان
دیریست تا سوزِ غریبِ مهاجم
پا سست کرده است،
بر زمینهی سُربی صبح
سوار
خاموش ایستاده است