شب
سراسر
زنجيرِ زنجره بود
تا سحر،
آثار احمد شاملو
بر کدام جنازه زار میزند…؟
بر کدام جنازه زار میزند این ساز؟
بر کدام مُردهی پنهان میگرید
این سازِ بیزمان؟
ما نیز…
به محمدجواد گلبن
ما نیز روزگاری
لحظهیی سالی قرنی هزارهیی ازاین پیشتَرَک
هم در اینجای ایستاده بودیم،
قناری گفت…
به هوشنگ گلشیری
قناری گفت: ــ کُرهی ما
کُرهی قفسها با میلههای زرین و چینهدانِ چینی.
نه عادلانه نه زيبا بود…
نه عادلانه نه زیبا بود
جهان
پیش از آن که ما به صحنه برآییم.