نگران، آن دو چشمان است…


نگران،
آن دو چشمان است،
دورسوی آن دو سهیل که بر سیبستانِ حیاتِ من می‌نگرد

تا از سبزینه‌ی نارسِ خویش
سُرخ برآید.

 

سخت‌گیر و آسان‌مهر
در فراز کن که سهیل می‌زند!

 

 

سهیلانِ من‌اند
ستارگانِ هماره بیدارم،
و دروازه‌های افق
بر نگرانی‌شان گشوده است.

 

بیمارستان مهرداد
۱۳ بهمن ۱۳۷۵

درباره‌ی سایت رسمی احمد شاملو