پردگیانِ باغ
از پسِ معجر
عابرِ خسته را
به آستینِ سبز
بوسهیی میفرستند.
آثار: دفترهای شعر
شبانه
کلیدِ بزرگِ نقره
در آبگیرِ سرد
شکستهست.
شبانه
مرا
تو
بیسببی
نیستی.
تعویذ
به چرک مینشیند
خنده
به نوارِ زخمبندیاش ار
ببندی.
سرودِ ابراهیم در آتش
در اعدامِ مهدی رضایی در میدانِ تیرِ چیتگر
در آوارِ خونینِ گرگومیش
دیگرگونه مردی آنک،
که خاک را سبز میخواست
و عشق را شایستهی زیباترینِ زنان