دوست ارجمند گرانمايه آقاى مقصودلوى بسيار نازنين .
باسلام و درود فراوان .
حال و حواس جمع و جورى ندارم . مجددا در وضع اسفناكى دوماهى گرفتار بيمارستان و اينجور مسائل بودهام و از دنيا ومافيها بىخبر ، تا سرانجام امروز حال وحوصلهئى دست داد و نيروئى كه بتوانم در جواب نامهى سرشار از محبتتان دو سه خطى قلمى كنم كه دست كم به بىقيدى متهم نشوم .
دوست نازنين ، در مورد فيلم مربوطه طبيعى است كه هر اختيار با شخص شما باشد كه نه فقط خبرهى كاريد و آگاه به گوشههاى فنى و غيرفنىى آن ، اينقدر هست كه هم من شخصا از نهايت مهر و محبتهاى شما برخوردارم و هم شما كه درحقيقت نيك و بد امرش دامنگيرتان خواهد بود همهى توان حرفهئىتان را مصروف پيشبرد امور آن خواهيد فرمود .
متأسفم كه بيش از اين قادر به ادامهى اين مختصر نيستم.
آيداى همنفس من به شما درود مىفرستد و قلب مهربان شما حامل درودهاى صميمانهى من براى آقاى منصورى و همهى دوستان ديگر خواهد بود.
چيزى كه حتما و حتما بايد گفته باشم مورد خاص چيزىست كه براى معرفىى فيلم چاپ فرمودهايد . دستتان درد نكند ! عجب ساده و در عين حال زيباست! از تماشايش لذت مىبرم و دوستان هم هركه ديده از صميم قلب ستوده . خواستم دوباره بنويسم دستتـان درد نكند ، ديدم بالاتر نوشتهام ! واقعا زبانم قاصراست و نمىدانم
چه طور مىتوانم احساسى را كه به من دادهاست به شما وجود عزيز منتقل كنم . يك كلام : خسته نباشيد !
مىبوسمتان
احمـد شـاملو