دهكده، ـ ۲۰/۱۲/۷۲ بهروژ آكرهئى عزيزم با سلام و احترام، نامهات به ضميمه مجله”وان” رسيد. بسيارممنون. مجله تر و تميزىست و پيداست كه دوستان با علاقهمندى رويش زحمت مىكشند. سلام مرا به همه دستاندركاران برسان. اوائل ماه مه به سوئدخواهم آمد و دوهفتهئى قرار است آن طرفها بمانم، البته اگر وضع جسمى مناسب سفر باشد. بنابراين راجع به شعرخوانى فرصت …
ادامهی مطلب »دوست ناديده آقاى حسين رسائل گرامى
دوست ناديده آقاى حسين رسائل گرامى با يك دنيا سلام و سپاس، نامه و شعر حضرتتان كه توسط مجله آدينه التفات فرمودهايد رسيد. از اينكه”در آستانه” تا اين حد مورد توجهتان قرارگرفته بسيار سپاسگذارم. شعرى كه به اين مناسبت محبت فرمودهايد متقابلا مرا به شدت متأثر كرد. قصدم از نوشتن آن سازكردن سرودى بود در ستايش انسان، در سرزمينى …
ادامهی مطلب »خانم گرامى، منيره برادران
دهكده. ـ ۲۰/۱۲/۷۲ خانم گرامى، منيره برادران با سلام و احترام بسيار، نامهتان كه وسيله مجله آدينه محبت كرده بوديد رسيد. از اينكه با شعر”در آستانه” باعث تأثرخاطرتان شدهام بسيار متأسفم. گرچه به هيچوجه چنين قصدى در ميان نبود. قصد من اين بودكه سرودى در ستايش انسان سازكردهباشم در سرزمينى كه در انسان به مثابه جنازهئى مىنگرند و زندهگى …
ادامهی مطلب »آذر عزيزم
دهكده ،ـ ۷ نوامبر۱۹۹۷. آذر عزيزم . ـ با سلام و بوسه و محبت و همهى چيزهاى خوب ديگر ، و البته به اضافهى مبالغى دلتنگى ( كه بماند ! ) . يك راست مىروم سر مطلب : يكى از دوستان ،«خاموشى»ى شعر ” در جدال با خاموشى ” را در برگردان انگليسىاش Darkness ترجمه كرده بود كه …
ادامهی مطلب »آقاى حيدريهى عزيز
دهكـده،ـ ۶/۲/۷۵ آقاى حيدريهى عزيز، ( مىبخشى كه نام كوچكات را به كار نبردم. به نامى با تركيب وهنآميز “غلام” حساسيت دارم. چه كنم؟ نمىتوانم به غلامىى انسان تن بدهم بخصوص كه آن انسان شاعر نيز باشد. يعنى انسانى باشد با فضيلتى مضاعف .ـ تو كه در انتخاب اين نام مسئوليتى نداشتهاى. پس چرا در برابر آن عصيان نمىكنى؟ …
ادامهی مطلب »