آثار: هایکو، شعر ژاپنی

ده شاگرد باشوْ

كی‌‌كاكوُ
 
صدایش می‌‌گیرد
دندان‌‌های میمون سپید است
     زیر ِماه، بر ستیغ ِكوه.
 
 باشوْ درباره‌‌ی این هایكوُ به كی‌‌كاكوُ گفت:
 
«ناتوانی تو در این است كه می‌‌كوشی از چیزی بعید سخن بگویی، تو شعر باشكوه را در چیزهای بس دور می‌‌جویی، حال آن كه در چیزهای پیرامون توست.»
 

ادامه‌ی مطلب »

شاعران دیگر مكتب باشوْ

بون‌چوْ
 
گاو
تكیده و زیبا شده ‌است
     بر چمنزارِ تابستانی.
   
بلبل می‌خوانَد.
تخته‌ی كَتَله‌هایم
     به خاكِ كشتزار می‌چسبد.
 
بون‌چوْ در نهایت تمامی بهار را در این‌جا عرضه ‌می‌كند: صدای آسمانی اوُگوُیی‌سوُ، و گِلی را كه بر تختِ كتله یا گِتای‌اش چسبیده ‌است.
 

ادامه‌ی مطلب »

زنان هایكوُسرا

چی‌یو - جو
 
بركشتزار و كوه
هیچ‌چیز نمی‌جنبد
     این بامدادِ برفی.
 
بر كشتزار و كوه را بر خَلنگزار و كوه هم ترجمه‌ كرده‌اند.
این شعر نوعی سادگی دارد كه با موضوع آن كاملاً هماهنگ است. برف تأثیر ساده و سازنده‌یی دارد كه با كار هنرمندان بزرگ هم‌سنگ است. همه‌ی جزییات زاید و همه‌ی حركات نالازم محو شده ‌است.
 

ادامه‌ی مطلب »

بوُسون

به خانه بازمی‏گردد پس از كُشتنِ قرقاولی. آفتاب هنوز در اوجِ آسمان است. كشتن پرنده‏ی باشكوهی مثل قرقاول شادی بزرگی است كه بطور نامستقیم در بازگشت صیاد به خانه بیان شده‏ است. عشق به طبیعت در بوُسون نیرومندتر از باشوْ است با كیفیتی متفاوت، و این تفاوت از نظر زیبایی‏شناسی است، با آمیزه‏یی از طعم اخلاقی. اما از این شعر …

ادامه‌ی مطلب »

تای‌گی

نخستین روزِ سال:
جدا از دیگران
     با بوریای كهنه‌ی خویش چه آسوده‌ام!
 
شكوفه‌های گیلاس، در دلِ شب،
بر دروازه‌ی
     معبدِ دور از راه.
 

ادامه‌ی مطلب »