آثار احمد شاملو

زنان هایكوُسرا

چی‌یو - جو
 
بركشتزار و كوه
هیچ‌چیز نمی‌جنبد
     این بامدادِ برفی.
 
بر كشتزار و كوه را بر خَلنگزار و كوه هم ترجمه‌ كرده‌اند.
این شعر نوعی سادگی دارد كه با موضوع آن كاملاً هماهنگ است. برف تأثیر ساده و سازنده‌یی دارد كه با كار هنرمندان بزرگ هم‌سنگ است. همه‌ی جزییات زاید و همه‌ی حركات نالازم محو شده ‌است.
 

ادامه‌ی مطلب »

بوُسون

به خانه بازمی‏گردد پس از كُشتنِ قرقاولی. آفتاب هنوز در اوجِ آسمان است. كشتن پرنده‏ی باشكوهی مثل قرقاول شادی بزرگی است كه بطور نامستقیم در بازگشت صیاد به خانه بیان شده‏ است. عشق به طبیعت در بوُسون نیرومندتر از باشوْ است با كیفیتی متفاوت، و این تفاوت از نظر زیبایی‏شناسی است، با آمیزه‏یی از طعم اخلاقی. اما از این شعر …

ادامه‌ی مطلب »

تای‌گی

نخستین روزِ سال:
جدا از دیگران
     با بوریای كهنه‌ی خویش چه آسوده‌ام!
 
شكوفه‌های گیلاس، در دلِ شب،
بر دروازه‌ی
     معبدِ دور از راه.
 

ادامه‌ی مطلب »

شاعران معاصر بوُسون

كیتوْ مرغانِ باران می‏آیند به سوی چراغ‏های كشتی تسوُرایوُكی. در این شعر فریاد مرغان باران را می‏شنویم كه سوسوی چراغ‏های كشتی آنان را به ‏خود می‏كشد. این موسیقی غم‏انگیز و آرامِ انسان است. می‏تپد فریادِ طبل‏گونه‏ی قرقاول‏ها در زمینه‏ی آوازِ چكاوك. به دور می‏رانَد اهریمنی را كه سبب‏سازِ خواب ‏است، كوكو. عنوان این شعر چنین است: به ‏آرامی ‏نشسته. به …

ادامه‌ی مطلب »

ایسّا

برنج ‌افشاندن نیز
گناهی است:
     «ماكیان‌ها به جان هم می‌افتند!»
 
آتشِ سرشاخه‌های خشك
و سایه بر دریچه‌ی كاغذپوش. ـــ
     زنِ ریسنده.
 

ادامه‌ی مطلب »